سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: به محض شنیدن گروه اسمی «سریالهای ترکیهای» یاد انبوهی از سریالهای صد قسمتی (وگاه چند صد قسمتی) با پرداخت مبتذل پیرامون عشق و خیانت میافتیم. مجموعههایی تلویزیونی که غیر از خود مردمان ترکیه، مخاطبان بسیاری را در ایران و چند کشور دیگر جذب کردهاند با تکیه بر مواردی مثل: خطوط داستانی ساده، شخصیتپردازی حداقلی، جاذبههای جنسی، طبیعت زیبای ترکیه، زندگیهای تجملاتی و... حتی اغلب سریالهای تاریخی ترکیهای، بیشتر از آنکه در پی رسیدن به ساختاری تأویلپذیر و تفکربرانگیز بر تاریخ کشورشان باشند، ساختاری پیش پا افتاده را دنبال میکنند و بازیگرانی که فقط گریم و لباسشان با مردم امروزی فرق میکند، بازیشان همان مردان و زنان ملودرامهای امروزی را به یاد میآورد!
اما همه را نمیتوان به یک چوب راند و همانگونه که در میان فیلمهای عامهپسند هندی، آثار خوشساخت و محترمی وجود دارد، بین سریالهای پرطرفدار ترکیهای هم ساختههای ارزشمند و خوبی مشاهده میشود. یکی از این موارد، مینیسریال ۱۲ قسمتی «شخصیت» (محصول ۲۰۱۸) است. این سریال جنایی و روانشناختی، توانایی رقابت با بهترین همتایان امریکایی و اروپاییاش را دارد و حتی از خیلیهایشان میبرد! شخصیت در حال حاضر امتیاز ۱/۹ و رتبه ۲۴ بهترین سریالهای IMDB را از آن خود دارد!
داستان این مجموعه، درباره «آگه» یک کارمند جزء بازنشسته دادگاه است که پی میبرد در مراحل اولیه ابتلا به آلزایمر قرار دارد و همین انگیزهای برای یکسری از قتلها توسط او میشود. آگه معتقد است فراموشی باعث از بین رفتن عذاب وجدانش میشود. بازگشت دختر و نوه او از استرالیا به ترکیه و ورود یک پلیس زن به پرونده قتلها همه چیز را پیچیدهتر میکند...
سریال شخصیت عاری از ضعف نیست و در قسمتهای اولیه دختر و نوه آگه شخصیتهایی اضافی و بیکارکرد در درام به نظر میرسند البته بعد از چند قسمت، بخش مهمی از بار داستان بر دوش این دو نفر قرار میگیرد و این مشکل برطرف میشود. همچنین پایانبندی اثر، ممکن است برای همه رضایتبخش نباشد. با وجود چند ضعف ریز و درشت دیگر، در نهایت کفه نقاط قوت این مجموعه، سنگینتر است تا نقاط ضعف آن.
نقش آگه را «هالوک بیلگینَر» بازی میکند که از بزرگترین بازیگران ترکیه است و علاقهمندان سینما، او را با اثر برنده نخل طلای کن و خواب زمستانی (نوری بیلگه جیلان، ۲۰۱۴) به خاطر میآورند. بخش مهمی از جذابیت سریال بر دوش جانسو دِرِ است که نقش یک افسر پلیس زن به نام نِورا را بازی میکند که پایش به پرونده قتلهای آگه باز میشود. سریال ابتدا یک جنایی سرراست و صرفاً سرگرمکننده بهنظر میرسد ولی بهآرامی تبدیل به اثری روانشناختی با مایههای تند انتقادی، سیاسی و اجتماعی میشود: فساد در نیروهای پلیس، گروههای محلی و شبه مافیایی در ترکیه، قربانیان تجاوز و... فقط بخشی از مسائلی است که به آنها پرداخته میگردد. از مهمترین سؤالهایی که سریال برای مخاطبانش مطرح میکند این است که چقدر ماهیت وجودی انسان به خاطرههایش بستگی دارد؟
رسیدن به درکی کامل از داستان این مجموعه، پس از تماشای قسمت پایانی محقق میشود که بسیاری از کنشهای آگه و تصمیماتش در قسمتهای دیگر را معنا میبخشد. پایانبندی شخصیت از این جهت اهمیت دارد که نه تنها یکی از ویژگیهای فرمی سریالهای جنایی (وجود پیچش داستانی در قسمت آخر) را بهخوبی بهکار میبرد بلکه از این تمهید فرمی برای کامل کردن جهان معنایی خود بهره میجوید. از منظر فیلمبرداری، برخی از عدم تعادلها در قاببندی اثر جذاب است و گاهی مخاطب را به یاد دو فیلم ایدا (۲۰۱۳) و جنگ سرد (۲۰۱۸) (هر دو ساخته پاول پاویلکوفسکی) میاندازد. یکی از جذابیتهای سریال نیز به خود زبان ترکی برمیگردد که به مدد دیالوگهای خوب و هنرنمایی بازیگران، بسیار شیوا ادا میشود و این برای اغلب ما که به دیدن سریالهایی با زبان انگلیسی عادت کردهایم، میتواند بسیار جذاب باشد. دیدن سریال «شخصیت» دوباره این حس فقدان را در ما زنده میکند که چرا در کشور خودمان - با توجه به جمعیت قابل توجه ترکزبانان- فیلمها و سریالهایی به زبان ترکی (البته ترکی آذری) اینقدر کم تولید شدهاند؟ و نکته دیگر آنکه چرا در ایران به مخاطب خارج از مرزها فکر نمیشود و همه محصولات تنها به جذب مخاطب داخلی نظر دارند که البته اغلب در جذب این محدوده مخاطب نیز توفیقی کسب نمیکنند. این درحالی است که تماشاگر ایرانی، سریال با کیفیت ایرانی را بر سریالهای خوب خارجی ترجیح میدهد، اما مدیران فرهنگی به این نیاز ملی وقعی نمینهند.